چکیده منبر سخنرانی حجت الاسلام والمسلمین نظری در باب گروهک شیرازی ها
سه شنبه, ۲۳ دی ۱۳۹۳، ۰۲:۴۰ ب.ظ
بسم الله الرحمن الرحیم، الحمدلله رب العالمین بارء الخلائق اجمعین و الصلاه والسلام علی اشرف الانبیاء و المرسلین ، ابی القاسم المصطفی محمد و علی آله الاطیبین الانجبین...
از ابتدای عالم که پای بشر به این کره ی خاکی باز شده است، و هر حقیقتی در عالم بوده است، از ناب ترین حقیقت عالم که خود ذات مقدس الله میباشد تا تمام مراتب هستی – هر حقی که بوده است یک بدل هم داشته است.
شما در سوره ی مبارکه ی نازعات دیده اید که حق تعالی از قول فرعون فرموده اند که: " أنا ربکم الاعلی (نازعات،24) " یک پادشاه مانند فرعون تبدیل می شود به بدل خدا! چنانچه از خدا در عالم، حقیقت بالاتری که وجود ندارد، از خدا بزرگ تر از خدا وسیع تر که حقی وجود ندارد، همین حق تا دلتان بخواهد در عالم بدل داشته است. نه اینکه فقط فرعون تنها بدل خدا بوده است، بلکه به تعداد موهای سر بنده و شما در عالم مدعی خدا، الوهیت و ربوبیت بوده است، بعضی مدعی ربوبیت بوده اند و بعضی دیگرهم مدعی هر دو!
از مرتبه ی خداوندی که یک درجه پایین می آییم، مقدس ترین مقام درعالم بعد از خدایی مقام انبیاء الهی است.
همین انبیاء هم همواره نسخه ی بدلی داشته اند یعنی از اولین پیغمبر گرفته تا به همین امروز که همیشه و هر جا یک پیغمبر بوده است، یک بدل پیغمبرهم بوده است؛ چرا که اگر قرار است جایی حقی باشد، می بایست که باطلی هم باشد تا در لباس حق جلوه گری کند! دقت داشته باشد که باطل هیچگاه با همان مظاهر باطل بودن، که پسندیده نیست روی کار نمی آید، یلکه باطل هم با لباس حق می اید تا بتواند جلوه گری کند.
لذا در طول تاریخ هم تا بخواهید پیغمبر بدلی داشته ایم. بعنوان مثال همین " مانی نقاش" که ایرانی ها وی را به خودشان نسبت می دهند، و بر این باورند که شخص شخیصی نیز می باشد 200 سال قبل از میلاد مسیح در بابل (عراق امروزی) که با شاپور اول هم، هم عصر بود، ادعای پیامبری کرد! که می خواست مردم را با نقاشی و امثال این ها با خودهمراه سازد، زمان خود پیغمبر هم این چنین افرادی بوده اند، حتما نام" مسیلمه کذاب " را شنیده اید، اهل یمامه می باشد و فردی است که زمان خود رسول الله (ص) در مدینه بوده است، می خواست از روی دست رسول الله پیغمبری یاد بگیرد، انگار که نبوت صنعتی است که بشود با تعلیم دیدن نبی شد! یعد ازمدتی به یمامه بازگشت، در یمامه نامه ای نوشت به رسول الله (ص) با این عبارت: (من مسیلمه رسول الله الی محمد رسول الله اما بعد فان الارض لی و لک نصفان فلا تعتد علینا) " از مسیلمه پیغمبر خدا به محمد پیغمبر خدا !، اما بعد زین پس زمین خدا بین من و تو تقسیم می شود (نصف می شود) به حدود ما تجاوز نکن" به چنین پیغمبران بدلی به اصطلاح -متنبی- می گویند.
از این چنین متنبی ها در دروان خلفا هم بوده اند، مثلا در زمان متوکل عباسی یکی آمدو ادعای پیامبری کرد متوکل از وی پرسید معجزه ات چییست؟
در پاسخ گفت هر چه که تو بخواهی! متوکل گفت الساعه برای من یک هندوانه بیاور! متنبی سه روز فرصت خواست، متوکل مهلتی به او نداد و الساعه طلب هندوانه کرد و در جواب شنید که خدا به ان همه عظمت سه ماه طول میکشد هندوانه خلق کند آنوقت تو به من سه روز فرصت نمیدهی!!
بر این باور نباشید که انبیاء بدلی برای زمان گذشته بوده اند، همین الان هم هستند این ها، در هند هستند در چین و سایر نقاط دنیا هم یافت می شوند.
حالا اگر از مرتبه ی رسول الله هم یک مرتبه پایین تر بیاییم می رسیم به مقام اهل بیت (علیهم السلام) بعد از پیغمبر ما ائمه اطهار هستند؛ از قضاء همین ائمه هم نسخه ی بدلی داشته اند، از ماجرای سقیفه به بعد تا به امروز ائمه بدل داشته اند، همین مدعیان بابیت و بهائیت ابتدا ادعا می کرند که ما باب المهدی هستیم، یا باب الله هسیتم، سپس ادعا کردند که ما خود مهدی هستیم و در انتها ادعای الوهیت کردند.
بسیاری شان رسوا شدند و بسیاری شان را به سختی بتوان رسوا کرد، بله پس می توان نتیجه گرفت که این ماجرای پیدایش نسخه های بدلی حقیقت ها یک امر طبیعی است، مطمئن باشید که شیطان همواره، چون هر جا که حقی هست طبیعی است که شیطان برایش بدلی بسازد، چرا که این مقام ها مورد توجه ترین مقام ها برای انسان هستند، مانند سایر مقام های عرفی و اعتباری که نیست ؛ امام است، پس حتما شیطان برای جنین مقام والایی بدل می سازد،
حالا بعد از امامان مقدس ترین افراد برای ما چه کسانی هستند در عصر غیبت، فقهای شیعه، مراجع تقلید که خود ائمه این جایگاه را به آنها داده اند؛ پس حتما شیطان برای این ها هم بدل می سازد همانگونه که ساخته است!
حالا برای ورود به بحث بهتر است این را خاطر نشان کنیم که عده ای در مقام مرجعیت دارند نقش بازی می کنند یا عده ای آنان را به نقش بازی کردن نشانده اند، حال ما چه معیاری برای تشخیص مرجع بدلی از میان مراجع و فقها در دست داریم؟
قبل از آن باید ترس از این نداشته باشیم که در برابر مراجع که مقدس ترین افراد هستند بعد از انبیاء و امامان نمیشود جبهه گرفت و علیه آنها سخنی گفت، بله این حرف حقی است؛ لکن در برابر مرجع قلابی می شود ایستاد کما اینکه در برابر پیامبر بدلی و امام قلابی هم می شود جبهه گرفت؛اما این مخالفت مسلزم این هست که با روشی علمی وارد شویم، یعنی با رجوع به روایات پیدا کنی که کدام یک از مراجع و فقها امام زمان پسند اند و کدام به نفع دشمن عمل می کنند، این همان معیار تشخیص مرجع قلابی از بین سایر فقها و مراجع است.
در اینجا به نوجوانان و جوانان تذکر می دهم که هیچ گاه بدون مجهز شدن به روش های علمی کسی را تایید یا رد نکنید ، که اگر اینگونه وارد شوید دچار افراط می شوید و با تعصب حالتان حال کسی می شود که روی شاخه نشسته و میخواهد ریشه را ببرد!نظیر مراجع قلابی هم در تاریخ وجود دارد که با درایت علما ریشه کن شده اند، اما اگر بخواهیم با روش های نادرست وارد شویم ریشه ی تمام مراجع و علما را می زنیم، و اصل فقاهت و مرجعیت را متضرر می کنیم.
بحث امروز ما مشخصا و بی پرده در مورد یکی از گزینه های مراجع بدلی و قلابی می باشد که آن هم" گروهک شیرازی ها " است. بنده عمدا از استفاده کردن عباراتی همچون: تشیع لندنی، فرقه ی شیرازی ها و ... برای مخاطب قرار دادن این گروهک اباء دارم، چرا که استفاده از این الفاظ به خودی خود پرو بال دادن به انها و جریان سازی برایشان است؛ این ها یک گروهک اند، کما اینکه –فرقان- یک گروهک بود، کما اینکه –منافقین- یک گروهک بود. این کاف آخر هم کاف تصغیر و تحقیر است !
بحث بنده امروز فقط با روایات پیش می رود، ببینیم امام صادق (ع) چه میگوید، شما هم این روایات را گوش کنید و بگذارید کنار حرفا هایی که اینان می زنند،در این جلسه باطن این گروهک با تکیه به روایات برایمان اشکار می شود؛ البته اینان انحرافات زیادی در مبانی فکری شان وجود دارد ولی به تناسب وقت برخی از این ها را بررسی می کنیم، دوباره گوشزد می کنیم که در این بحث فقط و فقط تکیه داریم بر روایات و عقل که اگر غیر از این را دیدید مجازید به اعتراض؛ انتخاب این بحث در این ایام از طرف بنده به دلیل این است که در آستانه هفته ی وحدت هستسم و عده ای گستاخانه خلاف این عمل می کنند و هفته ی برائت برگزار می کنند!! دقیقا در خطی که امام و رهبری حرکت می کنند اینها خلاف آن می روند، و این یک گستاخی است، البته قبل از بحث اصلی بگویم که مبانی اصلی وحدت این نیست که شیعه بشود سنی و سنی بشود شیعه این غلط است و هر کس هم بخواهد وحدت را اینطور معنی کند هم دارد خیانت می کند.
وحدت بدین معنی نیست که تو از عقایدت دست بکشی، وحدت یعنی تو به قدری شعورت بالا برسد که بتوانی با تمام ادیان عالم در یک جامعه بطور مسالمت آمیز زندگی کنی، سنی که بماند، وحدت یعنی تو بتوانی با افرادی که با آنها اشتراکات دینی و مذهبی داری ید واحد بشوی علیه دشمن واحد، این یعنی وحدت؛ این هم حرف جدیدی نیست، عده ای تبلیغ می کنند بحث وحدت از جانب امام خمینی (ره) مطرح گریده است در حالی که همین حرف را با همین مضمون امام صادق (ع) فرموده اند؛ ریشه ی این وحدت خود امیرالمومنین (ع) می باشند، این ها دارای یک تفکر مبنایی هستند که میگوید مهمترینی چیز در عالم ولایت امیرالمومنین است و همه چیز در عالم باید قربانی این شود به هر قیمتی!
که البته خلط هم می کنند در معنای ولایت ، بله ماهم قبول داریم بعد از توحیدو نبوت مهمترین چیز در عالم ولایت امیرالمومنین است اما ولایت تکوینی حضرت که با حضور خلفا هم ساری و جاری است، نه حکومت امیرالمونین دلیل حرف من حرف و عمل امیر المومنین است، چرا علی 25 سال خانه نشین شد!؟ (و ایم الله لولا مخافة الفرقة بین المسلمین و ان یعودوا الی الکفر و یبورالدین لکنا علی غیر ما کنا لهم علیه - بحار، ج29، ص634 - )، "به خدا اگراز تفرقه مسلمین نمی ترسیدم وضع اینگونه نبودکه الان است " (اینگونه که من خانه نشین بشوم)
مسلمین یعنی همان هایی که با ابوبکر دست بیعت دادند بین همین ها هم نباید تفرقه ایجاد بشود، و الا شیعه که در آن زمان انگشت شمار بود، (فرایت ان الصبر علی ذلک افضل من تفریق کلمة المسلمین و سفک دمائهم - بحار، ج32، ص62 - ) ، /دیدم که اگر صبر کنم بهتر است از تفرقه بین مسلمین/(حکومت منِ علی مهمتر از وحدت بین مسلمین نیست)
ای کاش که این روایت را درک می کردند! همین مرجع و مقلدینش!
(ایاکم والفرقة ... الا من دعا الی هذا الشعار فاقتلوه و لو کان تحت عمامتی هذه – نهج البلاغه، خطبه 127 - )، /مراقب باشید تفرقه بین مسلمانان نیاندازید، هر کسی شما را به تفرقه دعوت کرد بکشید حتی اگر زیر عمامه ی من باشد!/ (اگر من امام معصوم هم شما رو روزی به تفرقه دعوت کردم بکشید)
هیچ آفتی در اسلام بزرگتر از تفرق نیست. مردم زمان خود حضرت هم همه سنی بودند، همین رسم در اهل بیت بوده است تا امام زمان (عج) ، امام جعفر صادق (ع) فرمودند: (من صلی معهم فی الصف الاول فکانما صلی مع رسول الله)، /هرکس با اهل سنت در صف اول نماز بخواند انگار که با رسول الله در صف اول نماز خوانده است { البته این روایات برای کسانی است که امام صادق (ع) را قبول دارند!!}
امام کاظم (ع) فرمود: (صلی حسن و حسین وراء مروان و نحن نصلی معهم)، " سید الشهدا و امام حسن پشت مروان که حاکم بود نماز می خواندند ما هم پشت سر آنها نماز می خوانیم" مروانی که امام الفاسقین بود! و این تنها برای اتحاد جامعه اسلامی بود، نه بخاطر اینکه مثلا نماز آنها بهتر باشد!!!
یک جایی از امام باقر (ع) سوال شد که آقا پشت سر بنی امیه نماز بخوانیم آقا فرمودند بله بخوانید ، ما هم میخوانیم بعد گفت آقا مردم این گونه نقل می کنند که اگر شما میخوانی از روی تقیه است! (تقیه یعنی اینکه من از ترس جانم دارم فلان کار را انجام می دهم که فاش نشود من شیعه ام) حضرت فرمدند سیدالشهدا در مسجد وقتی مروان به منبر می رفت علنی او را سب می کرد و می گفت که تو فاسقی و لایق آن منبر نیستی با این وجود (افتقیه هذه؟)، /آیا این تقیه است؟/ تقیه در اینجا یعنی خودت رو سنی جا بزنی و همرنگ جماعت کنی، و این دستور از جانب ائمه فقط درمورد نماز نبوده و تمام مراسم اسلامی به این شکل بوده است.این ها باعث می شود که شیعه بزرگ بشود، محترم و عزیز بشود .
یک روایت بخوانم که لرزه به اندام می اندازد، بنده خواهش میکنم وقتی این روایت را می شنوید تصور کنید تنها مخاطب حضرت فقط شما هستید، امام صادق (ع) فرمود: (یا معشر الشیعه! انکم قد نسبتم الینا، کونوا لنا زینا و لا تکونو علینا شینا ما یمنعکم ان تکونوا مثل اصحاب علی ... – بحار، ج85، ص119 - ) ، "ای جماعت شیعیان! شما به هر شکل به ما نسبت دارید (وصله ما هستید ) موجب آبرو ریزی ما نشوید ، موجب سر بلندی ما باشید حضرت می فرماید چرا شما مانند اصحاب علی نیستید؟" در جامعه ی سنی یک نفر که شیعه است باید شاخص باشد به تقوی طوری زندگی کنید برخشید از نظر تقوی از نظر ادب از نظر ورع ...
در انتهای این روایت می فرماید(و لا یسبقوا کم الی خیر فانتم ولله احق منهم به) " نگذارید در خیر کسی از شما سبقت بگیرد به خدا شما از آنها شایسته ترید"
در جای دیگر حضرت به زید شحام فرمود:" زید اگر جایی تشییع جنازه اهل سنت است دیدی حتما شرکت کن، پشت سراهل سنت نماز بخوان، در همه ی مراسماتشان شرکت کن، اگر کسی شان مریض شد برو به عیادتشان - وسائل الشیعه، ج8، ص430 - " ، (فانکم اذا فلتعم ذلک قالو هولاء الجعفریه، رحم الله جعفرا) اگر شما این کار ها را انجام بدهید آنها خواهند گفت ببینید این ها اصحاب جعفراند، این ها شیعیان هستند، خدا رحمت کند جعفر را که چه شاگردان خوبی تربیت کرده است. ولی اگر اینگونه نباشید خواهند گفت: (فعل الله بجعفر ما کان اسوا ما یودب اصحابه. ) " خدا از جعفر نگذرد که شاگردانی دارد"
از آن جایی که همه ما شیعیان به سبب ولایت ائمه اطهار به آن بزرگواران منسوبیم باز خورد تمام اعمال زشتمان هم به بزرگانمان می رسد، شما الآن در موتور های جست و جوی فضای مجازی این عبارت را به زبان لاتین جست و جو کنید (مسلمانان شیعه) مشمئز کننده تصاویر، زشت ترین تصاویر و کریه ترین تصاویر در نتیجه جستو جو قابل مشاهده است! فقط و فقط تصاویر قمه زنی، یعنی این به اصطلاح آیت الله و مقلدینش زشت ترین تصویر ممکن را از شیعه ارائه میدهند و ما خوابیم!
شیعه ای که منطقی ترین مستدل ترین و عقلانی ترین مذهب دنیا بوده است تا به امروز ، شیعه ای که همه جا به برکت قرآن و منطق پیش رفته است الآن دارد زشت ارائه می شود! (هولاء الجعفریه؟؟؟) این ها اصحاب امام جعفر اند؟؟؟ بطوریکه نه دشمنان و مقابلانمان بلکه خود ما گاها از آن تصاویر متنفریم حالا نگاه و دید سایر ادیان را نسبت به این شیعه را تصور کنید! دست مریزاد آقای آیت الله!!! امام صادق فرمودند: (ایاکم ان تعملوا عملا یعیروننا به) /مراقب باشید کاری نکنید ما را شماتت کنند به خاطر اعمال شما/ (فان ولد السوء یعیر والده به) /بچه که سوء باشد پدرش را سب و لعن می کنند/ ما شیعیان بچه های امام صادق ایم... (ما عبد الله بشیء احب الیه من الخب) الله اکبر ببینید امام چقدر زیبا میگوید" بهترین راه عبادت خدا تقیه است" که این تقیه ، تقیه ی خوفی تیست؛ تقیه مداراتی است همان طور که امام حسن (ع) تقیه میکرد، این حسن معاشرت است. اهل بیت چه طرز برخوردی با اهل سنت داشتند؟
مالک بن انس که یکی از بزرگان اهل تسنن بوده نقل می کند(ما رئت عین و لا سمعت اذن و لا خطر علی قلب بشر افضل من جعفر بن محمد الصادق) " هیچ چشمی به زیبایی جعفر ندیده است تا کنون و هیچ گوشی افضل تر از فضیلت جعفر نشنیده است و در قیب هیچ بشری افضل از امام صادق خطور نکرده!"
یک امام شیعه چقدر باید متین و نازنین و با وقار باشد که امام اهل سنت از او چنین یاد کند؟! حالا این رفتار ها در کنار طرز برخورد این آقایان بگذارید، کجای این گروهک شباهتی به سیره امام صادق (ع) دارد؟ اینا فقط بلدند ناسزا بگویند و فحاشی کنند به مقدسات سنی ها ناسزا بگویند و لعن کنند، به علمای شیعه ناسزا می گویند به منکر حضرت رقیه (س) ناسزا می گویند، آخر مگر حضرت رقیه (س) اصول دین است که هر کس منکر شد بشود ملعون؟
این یک بحث علمی است، تو بگو من هر کس حضرت رقیه (س) را منکر می شود را دوست ندارم، ملعون گفتن به کسی بار معنایی خاصی دارد این ها هم که ابائی ندارند، کار افتاده است دست دیوانگان، حضرت به یکی از اطرافیان تند رو و افراطی اش گفت اینگونه بنده میبینم اگر کسی نزد تو به جدم علی ناسزا بگوید دماغش را میجویی (کنایه از این که فرد را بیچاره میکنی) صحابه گفت بله آقا خانوادگی اینگونه ایم، حضرت فرموند (لا تفعل) /این کار را نکن/ گاها من جعفر میبینم که کسی به جدم بد میگوید و بین من و آن تنها یک ستون مسجد فاصله است خودم را پشت ستون مخفی میکنم تا قدری آرام شود و مدتی بعد به سویش می روم احوالش را می پرسم با او دست می دهم و اینگونه محبتم در قلبش رسوخ می کند، یعنی به جای فحش و لعن بذر محبت در قلب شان میکارم. بعد این آقایان بروند یک جا و هی فحش بدهند و ناسزا بگویند!! کار دیگری ندارند!!
در جنگ صفین دو نفر از اصحاب امام (عمرو بن حمق و عمرو بن عدی) شروع به ناسزا گویی کردند رو به شامیان، حضرت فرمودند که چه میکنید؟! (کرهت لکم ان تکونو العانین شتامین) " من به هیچ وجه نمی پسندم که شما اهل لعن و دشنام باشید"(ولکن لو وصفتم مساوی اعمالهم... کان اصوب فی القول)" اگر بدی های این ها را به مردم می گفتید بهتر بود برای شما" (ولو قلتم مکان لعنکم ایاهم اللهم احقن دمائهم و دمائنا و اصلح ذات بینهم و بیننا و اهدهم من ضلالتهم لکان احب الی و خیرا لکم) " اگر میگفتید خدایا خون ما و این ها را حفظ کن و هدایتشان کن و بین ما صلح بر قرار کن ، هم دوستتان داشتم هم برای شما بهتر بود".
حالا این مورد در معرکه جنگ است نه درآداب زندگی اجتماعی ، من نمیدانم این آقایان در کدام حوزه علمیه درس خوانده اند که این روایات در کتبشان نیست!! چگونه کتاب میخوانند نمی دانم!
امام رضا (ع) فرمود علیه ما سه دسته روایت جعل می کنند (احدها الغلو) " ما را از شانی هستیم خیلی بالا تر می برند" (ثانیها التقصیر) " به قدری ما را از شانمان پایین می آورند که در حد آدم عادی"(و ثالثها التصریح بمثالب اعدائنا) " از زبان ما به دشمنان ما دشنام و ناسزا میگویند"{ عیون اخبار الرضا}
لذا خیلی از روایات فحش و لعن جعلی است ، عمدا از زبان ما عمر و ابوبکر را لعن می کند می گویدرضا گفته است مثلا، و این به آن دلیل است که دشمن هم جرات پیدا کند تا به ما لعن و ناسزا بگوید. عزیزان روش اهل بیت در مواجهه با این مسائل حتی نسبت به لعن، لعن زیارت عاشورای است، منتهی بعضی از حرف ها برای محافل سری شیعه است، شیعه باید یک سری محافل سری داشته باشد، که کسی ا آن خبر دار نگردد، امام صادق (ع) فرمود: (یابن نعمان ان المذیع لیس کقاتلنا بسیفه، بل هو اعظم وزرا.. بل هو اعظم وزرا.. بل هو اعظم وزرا..) " کسی که می رود اخبار ما را فاش می کند از مسی که مارا با شمیر به قتل می رساند خیلی پست تر است" سه بار آقا فرمودند این بار گناهش خیلی بیشتر است.
بعنوان مثال اخیرا در مراسم سالگرد آیت الله مرعشی نجفی ، آیت الله فاطمی نیا گفتند : دعای عهد دعای سری شیعه است و ایشون می گفتند من بار ها به صدا و سیما گفته ام این دعا را پخش عمومی نکنید مضامینی دارد که دیر یا زود علیه خودتان استفاده میشود، میخواهم بدانید چقدر علماء اهل احتیاط بوده اند، برد فکر این آقا به اندازه ی یک روستاست نه شهر نه کشور یک روستا!!
مقضای تشیع این ها این است که این ها را در یک مثل واتیکان جمع کنی تا 365روز فقط سیاه بپوشند و قمه بزنند و در کنار آن بعنوان فعالیت جانبی فقط فحش بدهند!! به اهل سنت و.. . این یعنی به فکر سایر مسلمانان نیستم، یک طلبه ی 36 ساله پاکستانی در فیضیه به بنده گفت ما در پاکستان در شهرمان بعد ازساعت 8 و نیم نمیتوانیم بیرون از خانه باشیم اگر باشیم میگیرن و به راحتی سرمان را می برند، حالا اینجا آقا فحش می دهد و احساس می کند تعظیم شعائر کرده است !
آقا شما فحش می دهید شیعیان در نقاط جهان تکه تکه می شوند! یک مقدار وسیع تر فکر کنید! بعد اسم خودشان را می گذراند /مرجع تقلید جهان تشیع/ آخر شما جهانی فکر میکنید؟ اصلا شما فکر میکنید؟ قدرت مدیریت در حد یک روستا!
حالا دعا کنید به جان ولی فقیه که 300 سال آینده را میبیند، کم نبوده اند از این علمایی که فقط جلوی دماغشان را می دیدند، مرحوم تنکابنی در کتاب قصص العلما میگوید زمان محقق کرکی علماء مدینه و مکه نامه نوشتند به علماء اصفهان که اگر شما در آنجا که هستید در حاشیه امن فحش و ناسزا میگویید اینجا ما قتل و عام میشویم... جالب است که با این شیوه احساس میکنند که تعظیم شعائر هم کرده اند!
هر غلطی که در شبکه های ماهواره ای می کنند شیعه ها را مورد تهاجم قرار می دهد! من دلم به این عبارت می سوزد مرجع جهان تشیع، آخر چه جهانی!! شما به فکر جهان هستید؟ شما مرجع به قول خودتان /فضائیات/ هستید! نه مرجع جهان تشیع، این روایات که من خواندم را شما نخوانده اید؟ تنها مبنایی که از انحرافات این گروهک بررسی شد فقط این نبود عنوان انحراف بعدی را می گویم ولی توضیحاتش به شرط حیات برای جلسات بعدی که این ها، جز خودشان مابقی را زندیق و کافر و ملحد می دانند! که این هم غلط است؛
خداوند توفیق بدهد در سایه ی معارف اهل بیت بتوانیم با این انحرافات مقابله کنیم .
/ شادی ارواح طیبه شهداو امام شهدا صلوات والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته /
۹۳/۱۰/۲۳