خداحافظ رفیق

باید برای خدا رفت ، رفت تا آنجا که پیامت دهند ، ماموریتت تمام شد .

باید برای خدا رفت ، رفت تا آنجا که پیامت دهند ، ماموریتت تمام شد .

خداحافظ رفیق

پیاده رو محل گذر است
توقف در آن جایز نیست
اگر بمانی ، مانده در جهلی
و اگر بروی ، ماندگاری
پیاده ها رفتند تا ما بمانیم
حالا پیاده روهایمان گرفته نامشان
--------------------------
برای سردار جاوید الاثر حاج احمد متوسلیان و سه دلیرمرد
همراهش که در غمگین ترین روز تابستان 1361 (14 تیر ماه)
مسافر شهر زیتون شدند و از گرد راهشان خبری برایمان
نیامد ، صلــواتی هدیه فرمایید
--------------------------

آخرین نظرات

۱۷ مطلب با موضوع «دیگر» ثبت شده است

images-110x110

آیت الله جاودان در درس اخلاق اخیر خود مطالبی پیرامون «روز حسرت» بیان داشته است که متن آن در پی می آید:

در آیه ۳۹ سوره مبارکه مریم می فرماید: وَأَنذِرْهُمْ یَوْمَ الْحَسْرَهِ إِذْ قُضِیَ الْأَمْرُ وَهُمْ فِی غَفْلَهٍ وَهُمْ لَا یُؤْمِنُونَ می فرماید آنها را انذار کن و از یک روزی بترسان که آن روز، روز حسرت است. چرا روز حسرت است؟ إِذْ قُضِیَ الْأَمْرُ کار تمام شده. من این را نمی فهمم. اگر بفهمم آتش می گیرم. دیگر می دوم. استاد ما می فرمودند شیعه مانند آدمی است که آتش گرفته. طوری می دود که انگار می خواهد آتش را خاموش کند. ما نمی دویم. راحت هستیم.

۱ نظر ۱۹ آبان ۹۳ ، ۱۴:۳۱
حسین فتحی


حضرت علی بن الحسین، امام سجاد علیه السلام در روز 5 شعبان یا 15 جمادی الاولی سال 38 هجری قمری در مدینه دیده به جهان گشود و در 12 یا 18 و بنابر مشهور در 25 محرم سال 95 ه.ق در سن حدود 56 سالگی مسموم شده و به شهادت رسید، آن حضرت در واقعه کربلا 23 سال داشت، مرقد شریفش در مدینه در قبرستان بقیع کنار قبر امام حسن مجتبی علیه السلام است.
دوران امامت او که 35 سال بود، مصادف با دشوارترین دوران ظلم و خفقان امویان (از یزید تا ولید بن عبدالملک) گذشت.
امام سجاد علیه السلام در دوران زندگی، رنجها و ناراحتیهای بسیار دید، در ماجرای کربلا، سخت‏ترین شکنجه‏ها و ستمها به او وارد آمد، و بعد که به مدینه بازگشت در طول 35 سال عمر خود، همواره از مصائب کربلا یاد می‏کرد و می‏گریست و در حالی که اشک می‏ریخت می‏فرمود:
قتل ابن رسول الله جائعا، قتل ابن رسول الله عطشانا.
روزی یکی از غلامانش مخفیانه به او نگریست، دید او به سجده افتاده و گریه می‏کند، عرض کرد: «آیا وقت پایان حزن نرسیده است؟»
امام سجاد علیه السلام به او فرمود: «وای بر تو، مادرت بعزایت بنشیند، حضرت یعقوب علیه السلام در میان دوازده پسر، یکی از پسرانش حضرت یوسف علیه السلام از نظرش غایب گردید، گریه می‏کرد و می‏گفت:
یا اسفی علی یوسف و ابیضت عیناه من الحزن و هو کظیم.
و من در نزدیک خود، پدر و جماعتی از بستگانم را دیدم که سر بریدند، چگونه گریه نکنم؟
آن حضرت به نوادگان عقیل بیشتر از نوادگان جعفر طیار، نظر لطف داشت، وقتی علتش را پرسیدند فرمود: «من وقتی که بیاد جانبازیهای پدران آنها امام حسین علیه السلام در کربلا می‏افتم دلم به حال آنها می‏سوزد.» (1)
مقام امام سجاد علیه السلام و توجه معنوی مردم حجاز به آن بزرگوار موجب شد که هشام بن عبدالملک در عصر حکومت ولید بن عبدالملک نقشه قتل آن حضرت را بریزد.
او توسط افرادی مرموزی، آن حضرت را مسموم کرد، و آن بزرگوار بستری گردید و معالجات سودی نبخشید، و به شهادت رسید. (2)
و بعضی نقل می‏کنند: آن حضرت بر اثر زهری که ولید بن عبد الملک (ششمین خلیفه اموی) به آن حضرت خورانید، مسموم شده و به شهادت رسید (و اینقول از نظر تطبیق تاریخی، صحیح‏تر به نظر می‏رسد.)
و ممکن است که آنحضرت با دسیسه هشام بن عبدالملک، به دستور برادرش ولید بن عبدالملک، مسموم شده باشد، و هر دو در این امر شریک باشند.
و از دعوات راوندی نقل شده که آن حضرت در بستر شهادت مکرر می‏گفت:
اللهم ارحمنی فانک کریم، اللهم ارحمنی فانک رحیم.
امام باقر علیه السلام فرمود: هنگامی که وفات پدرم فرا رسید، مرا به سینه خود چسبانید و فرمود: پسر جانم:
ایاک و ظلم من لا یجد علیک ناصرا الا الله‏حضرت ابوالحسن علیه السلام فرمود: هنگامی که وفات امام سجاد علیه السلام نزدیک شد، سه بار بیهوش شد و سپس دیده باز کرد و سوره اذا وقعت الواقعه و انا فتحنا را قرائت کرد و فرمود:
الحمد لله الذی صدقتا وعده و اورثنا الارض نتبؤء من الجنة حیث نشاء فنعم اجر العاملین .
سپس هماندم از دنیا رفت. (3)
امام باقر علیه السلام فرمود: حضرت سجاد علیه السلام ناقه (شتر ماده)ای داشت که 22 سفر با او به حج رفته بود و حتی یک تازیانه به او نزده بود، بعد از وفات آنحضرت ما بی‏خبر بودیم ناگاه یکی از خدمتگذاران آمد و گفت: ناقه بیرون رفته و کنار قبر امام سجاد علیه السلام زانو زده است، گردنش را به قبر می‏مالد و می‏نالد، با اینکه هنوز قبر را ندیده بود. (4)
و در نقل دیگر آمده: امام باقر علیه السلام نزد آن شتر آمد، دید در خاک می‏غلطد و اشک می‏ریزد، به او فرمود: اکنون بس است برخیز به جایگاه خود برو، او برخاست و به جایگاه خود بازگشت، بعد از چند لحظه سراسیمه کنار قبر امام سجاد علیه السلام رفت و در خاک غلطید و اشک می‏ریخت، امام باقر علیه السلام کنار او آمد و فرمود: اکنون بس است برخیز، او برنخواست، فرمود: آزادش بگذارید، او وداع می‏کند، سه روز به همان حال بود تا مرد. (5)
هنگامی که امام سجاد علیه السلام از دنیا رفت. مردم مدینه فهمیدند که آن حضرت به صد خانواده، غذا می‏رسانده است.
جمعی از فقرای مردم مدینه نمی‏دانستند که معاش آنها از کجا تامین می‏شود، وقتی که امام سجاد علیه السلام از دنیا رفت، دریافتند که او بود شبانه بطور ناشناس غذای آنها را به دوش خود حمل کرده و به آنها می‏رسانید، هنگام غسل جنازه آن حضرت، خراشهایی در بدن او دیدند که آثار انبانها و بارهای غذا و طعام بود که شبها برای فقراء حمل می‏کرد. (6)
بعضی نقل کرده‏اند: امام باقر علیه السلام پس از غسل، گریه سختی کرد بعضی از اصحاب او دلداری می‏دادند، فرمود: هنگام غسل، آثار غل جامعه را در بدن نازنین پدرم دیدم بیاد مصائب آن حضرت هنگام اسارت شدم...

گریه ابر

گر بگرید ابر چشم اشکبار آرم بیاد 
ور بخندد لاله غلب داغدار آرم بیاد
گر ببینم شمع سوزانی میان انجمن 
سرگذشت عمر را بی‏اختیار آرم بیاد 
صحنه‏ها هردم بچشمانم مجسم می‏شود 
خاطرات دردناک و ناگوار آرم بیاد
ابر گه گه گرید اما چشم من هر صبح و شام
روزهای شام و آن شبهای تار آرم بیاد
گر ببینم زینب و زیور روی گردانم از آن
گوشهای پاره و بی‏گوشوار آرم بیاد 
گر گلی عطشان ببینم در کنار غنچه‏اش 
هم رباب نشسته و هم شیر خوار آرم بیاد 
ریزش باران که می‏بینم بهر دشت چمن 
سنگهای شامیان نابکار آرم بیاد 
گر ببینم آتشی از دور گویم خیمه‏هاست 
خیمه و طفلان در حال فرار آرم بیاد
در جسم جهان فیض بهارانم من 
عالم چون زمین تشنه بارانم من 
در زهد دلیل پارسایان جان در عشق امام 
جان نثارانم من فرزند حسین و زینت عبادم 
شایسته ترین سجده گذارانم من 
با اینهمه منزلت ز سوز دل و جان روشنگر 
بزم سوگوارانم من چون لاله همیشه از جگر
می‏سوزم چون شمع همیشه اشکبارانم من
دردا که چه آورد قضا بر سر من ایکاش نمی‏زاد مرا مادر من

پی نوشت : 

1- کامل الزیاره ص 107 - بحار ج 44 ص 110
2- این مطلب از مصباح کفعمی ذکر شده است (منتخب التواریخ ص 350.)
3- اصول کافی ج 1 ص 448 - بحار ج 46 ص 147.
4- اصول کافی ج 1 ص 448 - بحار ج 26 ص 147.
5- انوار البهیه ص 128.
6- کشف الغمه ج 2 ص 266.

 

۰ نظر ۰۸ آبان ۹۳ ، ۱۴:۰۱
حسین فتحی

تاحالا دقت کردین....!

 

همه حروف گناه (گ.ن. ا.ه) با نگاه (ن .گ.ا.ه) یکیه!!؟

 

روزی حضرت علی علیه السلام

توی کوفه شیطان رو دیدند که تیرهایی به همراه دارد

که از نوک یه دونه از تیرها زهر می‌چکید

به شیطان فرمودند: ای ملعون چرا این تیرت با بقیه فرق دارد

شیطان گفت: این تیرو فقط برای نشانه گیری

"چشم شیعیان شما"

استفاده می‌کنم

امام علی علیه السلام (گرچه می‌دانستند اما) پرسیدند: برای چه منظوری؟!!

آن ملعون گفت: با نگاه لذت بخش به دختران جوان و نامحرم چشمشان کور می‌شود

و

وقتی چشمشان کور شد دلشان هم کور و کر می‌شود

پس هرچه در باره خدا و دین بگویید به گوششان فرو نمی‌رود

حضرت آهی کشیدند و گفتند: پس به همین دلیل است هرچه درباره دین به مردم (چشم چران) می‌گویی به خرجشان نمی‌رود

 

(داستان دوستان: آیت الله اشتهاردی)

۱ نظر ۰۲ آبان ۹۳ ، ۱۳:۴۴
حسین فتحی

در پی حکم اعدام روحانی مبارز و مجاهد عربستان، شیخ نمر باقر النمر، از سوی بی‌دادگاه‌های عربستان، حضرت آیت الله العظمی صافی از وزارت امور خارجه‌ی جمهوری اسلامی ایران خواستند تا نسبت به لغو حکم اعدام این روحانی عالی‌مقام، اقدامی سریع و مقتضی انجام دهد.

در ملاقاتی که روز گذشته جمعه ۲۵ مهر ۱۳۹۳ آقای دکتر نهاوندیان، رئیس دفتر ریاست جمهوری با معظم له داشت؛ ایشان فرمودند: حکم اعدام این روحانی مبارز و مظلوم برای همه‌ی شیعیان و مسلمانان آزاده موجب تأثر و تأسف شدید است. روحانی که بدون هیچ گناهی از سوی حکام کشور عربستان محکوم به اشد مجازات شده است.

مرجع تقلید شیعیان جهان ادامه دادند: آقای دکتر ظریف وزیر امور خارجه‌‌ی کشورمان در این باره اقدام فوری انجام دهد و تأثر علمای اسلام و همچنین قاطبه‌ی مسلمانان را به آنان ابلاغ نموده و عواقب چنین حکم ظالمانه‌ای را به آنان گوشزد نمایند.

۰ نظر ۲۸ مهر ۹۳ ، ۱۵:۰۱
حسین فتحی

فرمانده دل ها...

شرح شهادت :

فرمانده محبوب بسیجیها، سرانجام پس از سالیان طولانی دفاع در جبهه‌ها و شرکت در عملیات و صحنه‌های افتخارآفرین، در درگیری با ضدانقلاب شربت شهادت نوشید و روح بلندش را از این جسم خاکی به پرواز درآمد تا در نزد پروردگارش ماوی گزیند.

پ.ن : دنیا و آخرت همچون باختر و خاورند ، دوری از یکی نزدیکی به دیگری است. (مخاطب خاص و اول این پست ، اول خودم هستم . . .)

۰ نظر ۲۸ مهر ۹۳ ، ۱۴:۵۲
حسین فتحی

از مرحوم ایت الله بهجت(ره) سوال شد:

چه کنیم تا برای نماز صبح بیدار شویم؟

در پاسخ فرمودند:کسی که باقی نماز هایش را در اول وقت بخواند...

خدا او را برای نماز صبح بیدار می کند

۰ نظر ۲۸ مهر ۹۳ ، ۱۴:۴۹
حسین فتحی


ناگهان طلاب می بینند مرحوم سید بحرالعلوم با آن عظمت و مقام شامخ علمی ، عمامه و عبا را کنار انداخت و مثل سایر سینه زنها لخت شده و خود را میان عزادارن و سینه زنان انداخته و به سر وسینه می زند.

شیوه عزاداری برای ائمه معصومین و مخصوصا سالار شهیدان،همواره از نکات مورد بحث و البته اختلاف بوده است.در حالی که عده ای به استناد برخی روایات و شواهد تاریخی «لطمه زدن» را نیز جایز می دانند،گروهی حتی درباره سینه زدن و برهنه شدن هنگام عزاداری نیز اشکال وارد کرده اند.آنچه در ادامه می خوانید چند روایت معتبر درباره عزاداری برای سیدالشهداء در سیره علما است.


در کتاب کرامات الحسینیه ج۲ ص۲۱۶ آمده است :


سیدبحرالعلوم روز عاشورایی با عده ای از طلاب از کربلا به استقبال دسته ی سینه زنی طُوَیرج می روند ، ناگهان طلاب می بینند مرحوم سید بحرالعلوم با آن عظمت و مقام شامخ علمی ، عمامه و عبا را کنار انداخت و مثل سایر سینه زنها لخت شده و خود را میان عزادارن و سینه زنان انداخته و به سر وسینه می زند.


طلابی که با معظم له به استقبال آمده بودند هرچه می کنند که مانع از آن همه احساسات پاک بشوند میسر نمی گردد، بالاخره عده ای از طلاب برای حفظ سید بحرالعلوم اطاف ایشان را می گیرند که مبادا زیر دست و پا بیافتد و ناراحت شود ، تا اینکه بعد از اتمام برنامه ی سینه زنی ، بعضی از خواص از آن بزرگوار می پرسند چگونه شد که شما بی اختیار وارد دسته ی سینه زنی شدید و آن گونه مشغول عزاداری شدید؟


سید می فرماید: وقتی به دسته ی سینه زنی رسیدم ، دیدم حضرت بقیه الله علیه السلام با سر و پای برهنه میان سینه زنها به سر و سینه می زنند و گریه می کنند ، من نتوانستم طاقت بیاورم لذا از خود بی خود شدم و خدمت حضرتش مشغول سینه زدن گردیدم.


بنابراین دوستانش باید کارهایى را که مناسب این مصیبت بزرگ است ، بخاطر مواسات با آن حضرت (علیه السلام ) در این مصیبت ، انجام دهند؛ بگونه اى که گویا این مصیبت بر خود، عزیزان و فرزندان یا خویشان آنان وارده شده است . زیرا امام (علیه السلام ) بفرموده جدش (صلى الله علیه و آله و سلم ) سزاوارتر از آنان نسبت به خودشان مى باشد و باین جهت که او این مصیبتها را پذیرفت و وجود شریف خود را فداى پیروان خود نمود تا آنها را از عذاب دردناک رهایى بخشد. فرزندان و عزیزان خود را یتیم نموده ، به اسارت حرم و زنان ، و زینب و سکینه – که سلام خدا بر آنان باد – رضایت داده و اصغر و اکبر و برادران و دودمان خود را سر برید، تا پیروانش را از گمراهى و پیروى گمراه کنندگانى که هلاکت شده و دیگران را به هلاکت مى کشانند نجات داده و بدین وسیله آنان را از گناهان بزرگ و آتش رهایى بخشد؛ پیروانش را از تشنگى روز قیامت رهانیده و از نوشیدنیى که ظرف آن با مشک مهر شده است ، به آنها بنوشاند. بنابراین بحکم وفا و مواسات که از صفات عالى انسانى است ، لازم است که همان چیزى را که امام (علیه السلام ) به آنان عنایت کرده است ، آنان نیز به امام (علیه السلام ) تقدیم نموده و همانگونه که امام (علیه السلام ) خود را فداى آنها نمود آنان نیز خود را فداى او نمایند. و حتى اگر چنین کارى را نیز انجام بدهند باز هم بخوبى با او مواسات ننموده اند. زیرا وجود شریف او قابل مقایسه با دیگران نیست . باین جهت که او مانند پیامبر (صلى الله علیه و آله و سلم ) و سلم ، علت آفرینش تمام موجودات و آقا و سرور تمام مخلوقات و پیامبران و فرشتگان نزدیک به خداوند بوده و محبوب خداوند و محبوبِ محبوبِ اوست .


مواظب باش! سینه زدن را ترک نکنی


در کتاب مصباح الهدا نیز از قول مرحوم میرزا اسماعیل دولابی درباره سینه زدن در عزای سالار شهیدان نقل شده است :


سینه زدن برای امام حسین علیه السلام بدن را سبک و تمیز و زیبا می کند تا جایی که عکس خوبان خدا در آن پیدا می شود.


سینه زدن خیلی قشنگ و نافع است. مواظب باش در طول سال چند دفعه سینه زدن را ترک نکنی. شخص وقتی سینه می زند، یا امام به درون جان آن سینه زن می رود یا سینه زن به درون امام می رود . در همه ی عمرت یک نوبت هم که شده پیراهنت را در بیاور و لخت شو و نیم ساعت برای حضرت زهرا سلام الله علیها و امام حسین علیه السلام سینه بزن.


در ایام سوگواری اهل بیت علیهم السلام خصوصاً امام حسین علیه السلام ، چند شب درون خانه تان پرچم یا پارچه ی سیاهی بزنید و لباس سیاه به تن بچه ها کنید و دور هم بنشینید و خودتان چند بیت از همان نوحه های ساده ی قدیمی که به فطرت نزدیکتر است بخوانید و با هم سینه بزنید . آن وقت ببینید خدا و اهل بیت از فضل و عنایات با شما و خانواده تان چه ها می کنند.


برهنه سینه زنی آیت الله مرعشی و امام خمینی(ره) در ایام جوانی


همچنین در کتاب قبسات به مناسبت ذکر حالات حضرت آیت الله العظمی مرعشی نجفی(ره) پس از ذکر توصیه ها و عنایات آن بزرگوار به اقامه عزای امام حسین(ع) و ذکر مصائب اهلبیت(ع) به ذکر خاطره ای از زبان ایشان می پردازد ، که فرموده اند:


در ایام جوانی ، با تنی چند از طلاب علوم دینی ، شب های محرم تا سحر ، برهنه می شدیم و سینه می زدیم و با گریه و زاری بر مظلومیت سیدالشهدا و اهلبیت پاکش(ع) احیاء می گرفتیم و از جمله کسانی که در این مجلس شرکت می کردند امام خمینی (ره) بو

۰ نظر ۲۶ مهر ۹۳ ، ۲۰:۱۰
حسین فتحی